«خوشبختی می‌تونه در تاریک‌ترین دوره‌ها هم پیدا بشه، تنها اگه یادمون بمونه که چراغی روشن کنیم.» آلبوس دامبلدور

5 تا از بدترین پایان هایی که کل سریال را خراب کرد!

Monday، ۷ Khordaad ۱۴۰۳

  • سریال هایی مانند How I Met Your Mother و Dexter از پایا نهای ناامیدکننده رنج میبرند که خاطرات کلی آنها را برای بینندگان خود ت حدودی خدشه دار میکنند.
  • پایان بندی My Name Is Earl's cliffhanger طرفداران را ناامید کرد، زیرا به نظر می رسید که نمایش به سمت هیچ نتیجه قطعی نمی رود.
  • تغییر کیفیت «Killing Eve» در طول زمان به پایانی غیر منتظره ختم شد و مخاطبانی را که از طرفداران داستان سرایی جذاب آن بودند، ناامید کرد.

5- My Name Is Earl (2005 - 2009)

این سریال با یک موضوع نفس گیر و ادامه دار/ cliffhanger تمام شد.

مفهوم My Name Is Earl است پایان روشنی داشت زیرا ارل هیکی راه خود را از میان فهرستی از افرادی که تا به حال به او ظلم کرده بود برای اصلاح کارمای بد خود باز کرد. در حالی که بینندگان مشتاقانه منتظر ارل بودند تا تمام کارهای گذشته اش را جبران کند، این لحظه از آنها ربوده شد زیرا نام من ارل روی صخره به پایان رسید در حالی که روی کارت عنوان نوشته شده بود «ادامه دارد». ماهیت ناتمام My Name Is Earl کل سریال را در نگاهی به گذشته خراب کرد، زیرا احساس میشد هر قسمت به آرامی به سمت هیچ میرود.

نه تنها قسمت پایانی My Name Is Earl مسائل مربوط به فهرست ارل را ناتمام گذاشت، بلکه یک مشکل جدید را نیز معرفی کرد که جوی رابطه نامشروع داشت و دارنل پدر بیولوژیکی ارل جونیور نبود. پایان ناگهانی بینندگان را غافلگیر و ناامید کرد، و اگرچه سازندگان سعی کردند برنامه ای را با شبکه های دیگر برای ادامه ساختن برنامه طراحی کنند، اما این کار به نتیجه نرسید. در حالی که جیسون لی به امکان فیلم My Name Is Earl برای پایان دادن به داستان های جاری در سال 2011 (از طریق E Online) اشاره کرد، این هرگز اتفاق نیفتاد.

4-Killing Eve (2018 - 2022)

.به گونه ای پایان یافت که بینندگان را حیران و ناامید کرد.

هنگامی که Killing Eve برای اولین بار در سال 2018 پخش شد، ترکیبی خارقالعاده از شخصیت پردازی باورنکردنی و تنش جنسی بود که همگی ریشه در یک سریال هیجان انگیز جاسوسی داشت. داستان مامور MI5 ایو پولاستری و قاتل جامعه گرا ویلانل تحت هدایت مجری برنامه آن، فیبی والر-بریج از فلیباگ، شبیه هیچ چیز دیگری در تلویزیون نبود، زیرا روایت بازی موش و گربه را از طریق پویایی فریبندهاش از بین میبرد. دو شخصیت اصلی آن در حالی که این یک سریال قابل تماشای باورنکردنی را ایجاد کرد، Killing Eve در طول اجرای خود رو به وخامت گذاشت قبل از اینکه نمایش به طور کامل با یک پایان ضعیف خراب شود.

فصل آخر Killing Eve شبیه نسخه رقیق شده فصل اول بود که بیشتر بر ارزش شوک تمرکز داشت تا نقش متقابل شخصیت های جالب که در ابتدا بینندگان را به سمت نمایش میکشاند. در آخرین اپیزود، ویلانل پس از کشتن The Twelve در حالی که ایو با بدنش در آب شناور بود، جان خود را از دست داد. Killing Eve داستانهای در حال انجام خود را در این قسمت پایانی حل کرد، اما این کار را به گونه ای انجام داد که برای اکثر بازیگرانش کاملاً غیرقابل شخصیت بود و پس از چهار فصل ساخت، مخاطبان را تحت فشار گذاشت.

3-Dexter (2006 - 2013)

دکستر بدون اینکه به تماشاچیان چیزی که می خواستند بدهد، کار را تمام کرد.

قسمت آخر سریال اصلی دکستر یکی از منفورترین فینال های تمام دوران بود. اگرچه این سریال زمانی یکی از بهترین درام های جنایی تلویزیون بود، جایی که بینندگان برای تماشای قاتل سریالی مخفی دکستر مورگان (مایکل سی هال) در اجرای عدالت در مورد کسانی که او را مستحق مرگ میدانستند، تنظیم میکردند، در طول هشت فصل سریال کیفیت نمایش شروع به کاهش کرد. همه این مسائل در قسمت پایانی مطرح شد که به نظر می رسید هیچ کس را خوشحال نمی کند.

هنگام تماشای دکستر در حین پخش، دو راه اصلی برای پایان یافتن آن وجود داشت: یا اینکه دکستر میمیرد یا توسط پلیس دستگیر میشود و با عواقب قتل های بیشمارش روبرو میشود. وقتی هیچ یک از این اتفاقات نیفتاد، و در عوض، مشخص شد که دکستر زنده و سالم است و به عنوان یک چوب فروش زندگی جدیدی دارد، بسیاری سرشان را خاراندند. نه تنها لحظات پایانی ناامید کننده بود، بلکه تماشای دکستر که خواهرش دب را دوشاخه می کشد و جسد او را به اقیانوس می اندازد، مخاطبان دکستر را به شدت بیگانه می کند.

برای هشت فصل، دکستر به سمت پایان بزرگ خود حرکت کرده بود، و از همان ابتدا، بینندگان منتظر بودند تا بفهمند او در نهایت چگونه برای جنایاتی که برای خودش توجیه کرده بود دستگیر میشود. هرگز دنبال این خط داستانی مانند یک فرصت تلف شده به نظر می رسید، و با وجود اینکه فرصتی برای جبران اشتباهات گذشته با سریال دنباله دار Dexter: New Blood وجود داشت، بار دیگر مخاطبان ناامید شدند. اگرچه فصل های ابتدایی دکستر هنوز هم تلویزیونی جذاب هستند، اما در نگاهی به گذشته، سخت است که از آنها لذت ببریم و دقت نکنیم که همه چیز چگونه به پایان رسید.

2-How I Met Your Mother (2005 - 2014)

پس از ایجاد انتظارات غیر واقعی به پایان رسید.

اگرچه ممکن است درست باشد که جدال پیرامون پایان «How I Met Your Mother» اجتناب ناپذیر بود، مهم نیست که چه اتفاقی افتاد، پایانش بینندگان بیشماری را ناامید کرد و در نگاهی به گذشته، برداشت مردم از کل نمایش را خراب کرد. با بازکردن مشکلات شخصیت های اصلی، معرفی سریع مادر قبل از کشتن سریع او، و پایان دادن به نقطه ای که بینندگان میتوانستند از قسمت آزمایشی به تنهایی حدس بزنند، پایان How I Met Your Mother چیزهای زیادی را به دنبال داشت. فینال به نظر آسیب رساندن به سال ها رشد شخصیت ها بود، که امروزه تماشای مجدد قسمت های قدیمی تر را سخت میکند.

پایان ناامیدکننده How I Met Your Mother عمدتاً از دو منبع سرچشمه گرفت، زیرا تد و رابین با هم به دیگر خطوط داستانی مهم سریال آسیب رساند. اول، پایان دادن به تد با رابین، رابطه و در نهایت ازدواج او با بارنی را تضعیف کرد، که عاشقانهاش از فصل چهارم شروع شد و برای شخصیت و رشد بارنی ضروری بود. دوم، مخاطبان نه فصل منتظر ماندند تا مادر، تریسی مک کانل را ملاقات کنند، اما او به سرعت کشته شد، و قبل از اینکه تماشاگران وقت برای پردازش آن داشته باشند، تد و رابین دوباره به هم میرسند.

مفهوم داستان سرایی منحصربهفرد How I Met Your Mother به این معنی بود که پایان آن همیشه یک مشکل خواهد بود، زیرا قرار بود هر تحول در داستان به سمت پایان بزرگ خود پیش برود. این بدان معنی بود که انتظاراتی که در طول 208 قسمت وجود دارد همیشه غیرقابل حل خواهد ماند. اگرچه این یک موضوع قابل درک بود، اما این واقعیت را تغییر نداد که تقریباً غیرممکن است که امروز درباره نحوه ملاقات با مادرت بدون اینکه مکالمه به سمت پایان ناامیدکننده اش منحرف شود، بحث شود.

1-Game of Thrones (2011 - 2019)

.بازی تاج و تخت با یک فیلم نامه ی عجولانه و اتفاقی به پایان رسید.

همه بر این موضوع مطلع اند که در فصل آخر بازی تاج و تخت اشتباهات زیادی رخ داده است، و این به بهترین وجه با استقبال تماشاگران و منتقدان از پایانی مشخص شد. در حالی که بازی تاج و تخت یک مجموعه تلویزیونی پیشگامانه بود که به طور گسترده در سراسر جهان محبوب شد، در زمانی که به فصل هفتم و هشتم رسید، این سریال از کتاب های اصلی خود توسط جورج آر آر مارتین پیشی گرفت و خطوط داستانی و شخصیت پردازی ها شروع به از هم پاشیدن کردند. با تولید عجولانه و کمبود منابع، قسمت آخر بازی تاج و تخت کل سریال را در نگاهی به گذشته خراب کرد.

بزرگترین مشکل در مورد فینال بازی تاج و تخت این بود که همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد، زیرا دیوید بنیوف و دی بی. ویس سریال را چند فصل زودتر به پایان رساند. ماهیت کتابهای مارتین با سرعت بسیار پایینتری طبقهبندی میشد، و زمانی که بازی تاج و تخت از کتاب ها پیشی گرفت، مانند یک مسابقه دیوانه وار تا خط پایان احساس میشد. اگر به بنیوف و وایس زمان بیشتری برای برنامه ریزی داده می شد، شاید آنها می توانستند خیلی بهتر پایان بندی کنند.

-منبع: screenrant.com